شیطان در شب ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله
… ابلیس در شب ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله در میان شیاطین خود فریادی زد که آنان نزد او جمع شدند و گفتند: چه چیز تو را به وحشت انداخته ای سرور ما! گفت: وای بر شما! از سر شب آسمان و زمین را دگرگون میبینم، حادثه ای بزرگ در زمین روی داده که همانندش از زمان عروج عیسی بن مریم به بعد رخ نداده، بروید ببینید چه اتفاقی افتاده! آنان پراکنده شدند و سپس گرد آمدند و گفتند: چیزی نیافتیم. ابلیس ملعون گفت: این کار، کار خودم است. سپس سوی دنیا فرو رفت و چرخی زد تا به حرم رسید و حرم را در محافظت فرشتگان دید. خواست وارد حرم شود که فرشتگان محافظ بر سرش فریاد برآوردند. او بازگشت و سپس به شکل گنجشکی از جانب حراء وارد شد. جبرئیل به او گفت: بازگرد خدا لعنتت کند! گفت: فقط یک سوال دارم ای جبرئیل! این چه اتفاقی است که از سر شب در زمین افتاده؟
جبرئیل فرمود: محمد صلی الله علیه و آله زاده شده است. گفت: آیا مرا در او سهمی هست؟ فرمود: نه. گفت: در امتش چطور؟ فرمود: آری. گفت: راضیام
بحار الانوار ج ۱۵ ص ۲۶۰